¡Sorpréndeme!

فراز و نشیب های رابطه اوکراین و آمریکا

2014-09-18 13 Dailymotion

گزارش تحلیلی

امضای معاهده منع گسترش تسلیحات هسته ای از سوی اوکراین در سال ۱۹۹۴ را باید نقطه آغاز روابط میان این عضو سابق اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا دانست. یکی از شرط های کی یف برای پذیرش این معاهده، به رسمیت شناخته شدن استقلال و تمامیت ارضی اوکراین از سوی مسکو و واشنگتن بود.

بیست سال پس از تصمیم اوکراین به خروج از باشگاه قدرت های اتمی، استقلال و تمامیت ارضی این کشور بیش از همیشه به زیر سوال رفته است.

بسیاری اعتقاد دارند واکنش غرب و به ویژه آمریکا به تحولات اوکراین با تاخیر و نا به جا بوده است. علت این مساله را باید در فراز و نشیب های رابطه میان اوکراین مستقل و قدرت های غربی در دو دهه گذشته یافت.

دوران ریاست جمهوری لئونید کوچما، دومین رئیس جمهوری اوکراین، نقطه پایانی بر ماه عسل روابط میان کی یف و واشنگتن بود. نزدیکی فزآینده به روسیه و تعطیلی چندین روزنامه را باید از دلایل اصلی سردی مناسبات میان دو طرف دانست. قتل گئورگید گونگادزه، روزنامه نگار منتقد دولت، روابط میان اوکراین و غرب را برای مدتی به حالت تعلیق درآورد.

پیروزی انقلاب نارنجی در سال ۲۰۰۴ یکی دیگر از رخدادهای تاریخ ساز در پیوند کی یف و واشنگتن است.

جرج دبلیو بوش، به تظاهرات خیابانی مخالفان ویکتور یانوکوویچ، به عنوان فرصتی برای کاستن از تاثیر روسیه در اوکراین می نگریست. رابطه کی یف با غرب تا سال ۲۰۱۰ و همزمان با قدرت گرفتن دوباره یانووکویچ عادی بود.

با این حال تلاش های جرج بوش برای الحاق اوکراین به ناتو در سال ۲۰۰۸ با شکست مواجه شد. روسیه پوتین، دیگر روسیه مطیع دوران یلتسین نبود. مسکو خواهان ایفای نقشی درخور در تحولات منطقه ای و جهانی بود و حضور ناتو در همسایگی اش را نمی پذیرفت.

ایالات متحده آمریکا اما پس از درگیر شدن در افغانستان و عراق، تصمیم به تغییر نگرش در سیاست خارجی خود گرفته بود. باراک اوباما در نخستین دیدار با ولادیمیر پوتین در سال ۲۰۰۹، نشان داد که آمریکا پس از چندین دهه تخاصم و رقابت با روسیه، راه مصالحه و مراوده با مسکو را در پیش گرفته است. تحولات اوکراین ثابت کرد که در غیاب یک قدرت رقیب در منطقه، روسیه توانایی تغییر نقشه سیاسی و ژئوپلیتیک آسیا میانه و اروپای شرقی را دارد.